صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل | ||
|
لوییس بازیکن و مربی حرفهای فوتبال بوده و فوتبال نقشی مهم در زندگی پسرش داشته. او که به بازنشستگی نزدیک میشود همچنان دوست دارد کنار طبیعت باشد. او هر روز تراکتوری را میراند و علفهای هرز کنار سد هیدروالکتریک سالتو گرانده را هرس میکند. این شغل اوست. ادینسون تحت اثر پدرش بود که در مسیر فوتبال گام نهاد. برادر ناتنی و بزرگتر او، یعنی والتر گولیلمونه هم در تیم BIT پکن در چین فوتبال بازی میکند. لوییس که به دلیل نام خانوادگی ایتالیاییاش لقب «الگرینگو» را گرفته بود برای ناسیونال و سالتو اروگوئه بازی کرد و بعدتر مربی هر دو تیم شد. ادینسون از سهسالگی فوتبال را آغاز کرد و برای تیمهای پایه بسیاری در شهر سالتو بازی کرد. او بلافاصله استعداد خود را به رخ همگان کشید. لوییس به یاد میآورد: «ادینسون همیشه دوست داشت در تمامی زمینهای کنار خانه با دیگر بچهها بازی کند. آنها دروازهای میساختند و تا جای ممکن خوش میگذراندند. او 12 سالش بود که به سالتو اروگوئه پیوست. در 13سالگی من مربی تیم شدم و او را به تیم اصلی جوانان آوردم. نه به این دلیل پسرم بود، بلکه چون تواناییاش را داشت و او را فوتبالیست خوبی میدیدم.» اما ادینسون درسش را رها نکرد. لوییس که دو پسر و سه دختر دارد گفت: «ما همیشه تلاش میکردیم که فرزندانمان بهترین تحصیلات را داشته باشند. به آنها همیشه میگفتم، بهویژه به ادینسونف که پیش از بازی فوتبال باید تبدیل به فردی موفق در زندگی شوند. او بهروشنی این را میدانست چون معنایی نداشت که ستارهای در میدان باشی ولی خارج از میدان الگوی خاصی نباشی. اشتیاق فوقالعاده او به فوتبال این بود که او در سن نوجوانی هرگز به میهمانیهای شبانه فکر نمیکرد و همیشه دوست داشت زود بخوابد تا فردا صبح بتواند با تمام انرژیاش به فوتبال بپردازد. فوتبال زندگی اوست.» ادینسون در سن 17سالگی به مونتهویدئو، پایتخت اروگوئه رفت تا به تیم لیورپول این شهر بپیوندد. او دلش برای سالتو تنگ شد و از جوی که با همتیمیهایش داشت خوشش نیامد. ادینسون از والتر خواست به او توصیهای کند. والتر که از ازدواج اول مادر ادینسون بود در دانوبیو بازی میکرد. او به ادینسون گفت به این تیم برود و بختش را آنجا بیازماید. آنیبال ری، مربی سابق دانوبیو میگوید: «آنجا از ادینسون کاوانی با آغوشی باز استقبال کردیم. او را والتر گولیلمونه، برادر ناتنیاش پیشنهاد داده بود. او بهسرعت در تیم جا افتاد. در فوریه 2006 با تیم جوانان دانوبیو در کوپا کارنواله در شهر ویارجیو ایتالیا بازی کردیم. او در تیم ما بود و دو نمایش عالی داشت. همین باعث شد کیهوو ورونا چشم به او بدوزد. آنها او را دعوت کردند تا یک هفته پیششان تمرین کند، اما آن انتقال روی نداد.» ادینسون به تیم بزرگسالان دانوبیو رسید و اولین گلش را برای این تیم در می 2006 زد. آن هم مقابل لیورپول! کاوانی در ابتدا اصلا گلزن بزرگی نبود و موقعیتهای بسیاری را از دست میداد. اما پس از تلاش فراوان و تمرینات پرفشار با ماتوساس، مربیاش، توانست یکی از خطرناکترین مهاجمان دنیا شود. او در سال 2007 با قیمت 4.4 میلیون یورو به پالرمو پیوست و سه سال بعد به ناپولی رفت. جایی که در 138 مسابقه در تمامی رقابتها 104 گل زد. از جمله فصل پیش که 38 گل به ثمر رساند. محبوبیت او در ناپل به حدی رسید که یک نوع پیتزا و یک برند بیسکوییت را به اسم او نامگذاری کردند. کاوانی توجه بزرگترین باشگاههای اروپا را جلب کرد. رئال مادرید، چلسی و منچسترسیتی همه به خرید او علاقه داشتند. اما او سر از پیاسجی درآورد که با مالکان فوق ثروتمندش توانست او را بخرد. او در همین حین جدایی ناراحتکنندهای از همسرش، سولداد کابریس داشت. این دو نفر در ماه مارس از هم جدا شدند. لوییس، پدر کاوانی ترجیح میدهد اتفاقات افتاده خصوصی بمانند: «درباره جدایی ادینسون از سولداد صحبتی نمیکنم چون پای دو نوه زیبای من در میان است. والدین آنها افرادی بالغ هستند. از آنها خواستم برای کودکانشان چارهای بیندیشند که از این جدایی آسیب نبینند.» زندگی او خارج از فوتبال شاید خیلی خوب نباشد، اما او آماده پوشیدن پیراهن پاری سن-ژرمن است و میخواهد فصلی جدید برای خود رقم بزند. موفقیتهای او همچنان ادامه خواهند داشت. نظرات شما عزیزان: برچسبها: |
|
[ طراحي : مدیر سایت ] [ Weblog Themes By : GreenSkin.ir ] |